کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

هرروزیک نکته بیاموزیم
کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

هرروزیک نکته بیاموزیم

31خرداد سالگرد شهادت دکترچمران

بمناسبت 31 خرداد 1360 شهادت دکتر  مصطفی چمران 



مصطفی چمران:متولد 1311 درتهران-شاگرد اول درهمه مقاطع تحصیلی- دریافت بورس تحصیلی دانشگاه کالیفرنیا-اخذ مدرک دکترای الکترونیک وفیزیک پلاسماازبرکلی- بادرجه ممتاز علمی


تعلیم مبارزان درلبنان- کردستان(پاوه)- وزیردفاع- نماینده دودوره درمجلس- عضوشورای عالی انقلاب-خوزستان  وشرکت درجنگ -دیدار باامام (ره)- شهادت دردهلاویه 


مردی نمونه درعرصه علم واجتماع و دین داری -یادش گرامی 


"ای خدای بزرگ،اگرروزی صفا وصلح درجهان دامن بگسترد،اگر روزی امیال وآرزوهای جهانیان برآورده شود وهرچه بخواهند عملی گردد،آنروز که هرکسی به دنبال گمشده خود می رود ومعشوق خویش رادرمیان می گیرد،آنروز که مردم به دنبال خوشی ها ولذات می روند،آن روز که ....آن روز که فرشتگان آسمان بامردم جهان هم آوازشده  دست به دست هم داده بهشت ابدی رابه هم شادباش می گویند وصلای صلح ابدی درمی دهند،آن روز من ازتومی طلبم ای خدای بزرگ که دلم راپرغم وچشمانم راپراشک کن ودروصال خویش چون پروانه گمشده ای مرابسوزان ودرطبیعت زیبای خودسرگردانم نمایی. من ازتو دنیا ومافیها فقط تورا می طلبم وازآن چه لذت می برم فقط غم واشک درراه عشق تواست" برگرفته ازکتاب نیایش ها



تعداد کتب شهید چمران وآثاری که درباره این شهید بزرگوار نوشته اند درمجموعه مابسیار اندک بود و اما این بضاعت کم هم باید مخاطبانی می داشت و معرفی میشد 


آغاز میهمانی





ماه میهمانی خدا مبارک وفرخنده باد،امید که میهمانان درخوری شویم برای میزبان کریممان


حسین وارث آدم



کتاب شامل 8 بخش ودوضمیمه وتوضیحات ناشر و6 نمایه  بوده وازانتشارات قلم می باشد وچاپ پانزدهم درسال 1387


مجموعه سخنرانیهای 8جلسه دکتر علی شریعتی  درسال 1349 هجری قمری


اما مختصری اززندگی نویسنده: درسال 1312 درکاهک سبزوار متولد گردید،فرزند محمدتقی شریعتی ،فقیه ومفسر زمان خودبود. 

 درادبیات معاصر به لقب معلم شهید مشهوراست ، دارای مدرک کارشناسی ادبیات و دکترای تاریخ ادیان 


فارغ التحصیل جامعه شناسی ازدانشگاه سوربن فرانسه تحت تعلیم استادان بنامی چون:ماسینیون وگورویچ


دکتر علی شریعتی مزینانی درسال 1356پس ازمهاجرت به انگلستان بامرگی مشکوک ازدنیا رحلت نموده ومزارش دردمشق سوریه درگورستانی چسبیده به جوار حرم  حضرت زینب (س) قرارگرفته


اما کتاب حسین وارث آدم برگرفته اززیارت وارث   که در مطالعه جمعی بجهت حجم بالای کتاب تصمیم گرفتیم دوبخش آن  "متن حسین وارث آدم "و "بعدازشهادت "را بخوانیم


اصول نقد براین است که کتابهای منتشره دوسال اخیر رانقد کنند اماحیف بوددراین محفل دوستداران کتاب ازاین اندیشمند بزرگ دینی سخن به میان نیاید


سخنرانی درشب عاشورای سال 49  بامقدمه ای ازامام صادق:"کل شهرمحرم، وکل یوم عاشورا، وکل ارض کربلا"


دراین نوشته نویسنده به بازسازی سه چهره تاریخی زر وزور وتزویر ازابتدای خلقت تازمان امام پرداخته درهمه زمانها ومکانها این چهره هارابه رستاخیزی دوباره خوانده وچهره  زشت وکریه شان ن راباقیام مبارک حضرت سیدالشهدا به تصویر کشیده ، باقلمی پرشور که گاه جمله را-طبق معمول نوشته هایش -شروع کرده وچند صفحه بعد پایان می دهد


غنای ادبیات ومطالعات دکتر، باعث شده که کتاب پرشود ازپاورقی هایی که شاید بدون مطالعه آن نشودازمتن چیزی فهمید


ارجاع به سایر کتب ومطالعاتی عمیق درتاریخ ادیان از اساطیر یونانی وزرتشت ویهود ومسیحیت وبودایی واسلام وزمان پیامبر دراین نوشته بسیار نمایان است



بیان ورود اسلام سرمایه داری باظهور بنی امیه درصدراسلام وتبعید صحابی بزرگ ومخلصی چون ابوذر و بلال وخانه نشینی علی علیه السلام و حج ناتمام امام حسین -که اعتراضی است به انحراف اسلام راستین پیامبر اکرم (ص) ،-پیام بزرگی  که فریضه راترک و به شهادت لبیک می گوید


گزیده ازبخش حسین وارث آدم:" همان سه چهره جاوید یک تن:فرعون و قارون و بلعم 


درسه شعبه همیشگی یک بنگاه :قصر ودکان ومعبد هرکدام برسرکارهمیشه خویش :استبداد واستثمار واستحمار ، تثلیث"


درمتن پس ازشهادت آمده:" اینکه حسین فریاد می زند -پس ازاینکه همه عزیزانش رادرخون می بیند وجزدشمن کینه توز وغارتگردربرابرش نمی بیند-فریاد می زند که"آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟"،"هل من ناصر ینصرنی؟" مگر نمی داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟ این سئوال ازتاریخ فردای بشری است واین پرسش ازآینده است وازهمه ماست.واین سئوال انتظار حسین راازعاشقانش بیان می کند، ودعوت شهادت او را به همه کسانی که برای شهیدان حرمت وعظمت قائلند اعلام می نماید"


"هرانقلابی دوچهره دارد چهره اول:"خون" ،چهره دوم:"پیام"


و به تصویر چهره حضرت زینب ورسالت او پس ازشهادت حضرت پرداخته می شود ورسالت امام را بدون افشاگریهای خواهربزرگوارشان ناتمام میداند آنجاکه می نویسد:"اگر زینب پیام کربلارا به تاریخ بازنگوید ،کربلا درتاریخ می ماند وکسانی که به این پیام نیازمندند ،ازآن محروم می مانند وکسانی که باخون خویش ،باهمه نسل ها سخن می گویند ،سخنشان را کسی نمی شنود،این است که رسالت زینب سنگین ودشواراست"



وپیام این کتاب تعقل وتعمق دردین وشناخت پیام وراه اصیل امام می باشد 


درجایی ازمتن آمده که در قبایل عرب همواره جنگ بود،اما مکه "زمین حرام" بود و چهار ماه رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم،"زمان حرام"، یعنی که درآن جنگ حرام است.دو قبیله که با هم می جنگیدند، تا وارد ماه حرام می شدند،جنگ را موقتا تعطیل می کردند، اما برای آنکه اعلام کنند که "در حال جنگند و این آرامش از سازش نیست، ماه حرام رسیده است و چون بگذرد، جنگ ادامه خواهد یافت"، سنت بود که بر قبه ی خیمه ی فرمانده قبیله،پرچم سرخی برمی افراشتند تا دوستان، دشمنان و مردم، همه بدانند که"جنگ پایان نیافته است"

آنها که به کربلا می روند، می بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه ی جنگ، آرامش مرگ سایه

افکنده است.اما می بینند که بر قبه ی آرامگاه حسین، پرچم سرخی در اهتزاز است.

بگذار این سال های حرام بگذرد....

مجموعه حاضر چنان که گفته شد بصورت کتاب تالیفی  نبوده ومجموعه سخنرانیهای پرشور دکترشهید می باشد که جمع آوری گردیده ودرقالب جزوه وسپس کتاب به چاپ رسیده است.


بیان پرشور وپرطمطراق باادبیات فاخر وپشتوانه سواد مطالعاتی عمیق، شجاعت وجسارت بیان مقوله شهادت درآن دوران حکومت ، جایی برای اظهار نظرما نمیگذارد وتنها توانستیم خواننده وشنونده این متن عالی  درسالگرد شهادت ایشان باشیم وامید که باب افتتاحی گردد برای آشنایی با آثار ماندگارشان(خدایش بیامرزد)


بهترین دین

لئوناردو باف یک پژوهشگر دینى معروف در برزیل است. متن زیر، نوشته اوست:


در میزگردى که درباره «دین و آزادى» برپا شده بود و دالایى‌لاما هم در آن حضور داشت، من با کنجکاوى، و البته کمى بدجنسى، از او پرسیدم: عالى جناب، بهترین دین کدام است؟


خودم فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودایى» یا «ادیان شرقى که خیلى قدیمى‌تر از مسیحیت هستند.»



دالایى‌لاما کمى درنگ کرد، لبخندى زد و به چشمان من خیره شد ... و آنگاه گفت:


«بهترین دین، آن است که شما را به خداوند نزدیک‌تر سازد. دینى که از شما آدم بهترى بسازد.»


من که از چنین پاسخ خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسیدم:


آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چیست؟


او پاسخ داد:


«هر چیز که شما را دل‌رحم‌تر، فهمیده‌تر، مستقل‌تر، بى‌طرف‌تر، بامحبت‌تر، انسان دوست‌تر، با مسئولیت‌تر و اخلاقى‌تر سازد.



دینى که این کار را براى شما بکند، بهترین دین است»



من لحظه‌اى ساکت ماندم و به حرف‌هاى خردمندانة او اندیشیدم. به نظر من پیامى که در پشت حرف‌هاى او قرار دارد چنین است:


دوست من! این که تو به چه دینى اعتقاد دارى و یا این که اصلاً به هیچ دینى اعتقاد ندارى، براى من اهمیت ندارد. آنچه براى من اهمیت دارد، رفتار تو در خانه، در خانواده، در محل کار، در جامعه و در کلّ جهان است.
به یاد داشته باش، عالم هستى بازتاب اعمال و افکار ماست.



قانون عمل و عکس‌العمل فقط منحصر به فیزیک نیست. در روابط انسانى هم صادق است.اگر خوبى کنى،

 خوبى مى‌بینى


و اگر بدى کنى، بدى.


همیشه چیزهایى را به دست خواهى آورد که براى دیگران نیز همان‌ها را آرزو کنى.


شاد بودن، هدف نیست. یک انتخاب است.


«هیچ دینى بالاتر از حقیقت وجود ندارد.» 


برگرفته ازسایت تبیان


نظیر دوست ندیدم گرچه ازمه ومهر                    نهادم آینه ها درمقابل رخ دوست           

بازدید دبیر کل

حدود سه سالی میشد که وبلاگ بلاگفاروداشتیم وازاردیبهشت امسال بخاطر مشکل فنی قطع شد وآمدیم بلاگ اسکای


دوست داشتم بزرگان ومسئولین سازمان بیان ونظر بدن وحداقل بدانیم فعالیتهامون رصد میشن


 وبهرحال حاکمان جامعه اسلامی باید اززیر دستانشان احوالی بپرسند


گرچه خانه محقری داشتیم اما همه دارایی و وسعمان همین بود


و اینبارازدبیرکل دعوت کردم


وبه واسطه بزرگواری که داشتند جرات دعوت به این کلبه  کوچکمان روبه خودم دادم


یک ساعت بعد باپیش شماره تهران تماس گرفتن .


باورم نمیشد اینقدر سریع پاسخ دعوتم روبدن


صحبت کردیم و خواستم نظر هم بذارن 


ارتباطی کاملا بیواسطه، صمیمی و موثر


آفرین براین منش و برخورد وارجگذاری به همکاران


برای ایشان وتیم مدیریتیشان ، آرزوی توفیق و بهروزی داریم 

نشست کتابخوان



کتابخوانی به شیوه ای دیگر :


نشست کتابخوان


امربسیار پسندیده ومبارکیست  باحضور جناب دبیرکل!


حیف که منوط به حضور شخص در تهران بوده واین فقط شامل عده معدود ساکن تهران خواهد بود!

دوران جهالت



سال چهارم دبیرستان بودیم که همکلاسی جدیدی اومد

ازش خوشم می اومد ومثل همه چیزای ناشناخته دوست داشتم بیشتر بشناسمش و بنابراین باهاش آشنا شدم


دوستانم هم که رفتار منودیدن اونا هم مشتاق شدن


اهل روستاهای اطراف بود .


بنابه خصوصیات وذات آدمی ، وقتی دید برامون جالبه ، برای جلب توجه بیشتر شروع کرد یه داستانهایی ازخودشون درست کردن 


ماهم دخترای دبیرستانی و احساساتی و...


باورش کردیم.... از برادر کوچک فوت شده اش گفت واینکه یه مدت توبیمارستان بستری بوده و حدود 10-12 سالش بوده وگفت که طبع شعر هم داشت ویکی ازشعراش این بوده"دوستت دارم رادلاویز ترین شعر جهان یافته ام"


مدتها  با خودم کلنجار میرفتم "خدایا حیف اینهمه استعداد که تو نوجوانی خاک بشه"


سالها بعد وقتی خوندم:


« دوستت دارم » را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است. فریدون مشیری




یه جورایی ازدروغ گویی اون وبیشتر ازجهالت خودم عصبانی شدم واحساس حماقت کردم


ودوران قبل ازآشناییم با کتاب وکتابخانه رو دوران جهالت نامیدم که تااون روز فقط کتاب درسی خونده بودیم و تک وتوک غیردرسی


درسته که امروزه با یه کلیک میتونی به حجم میلیونی اطلاعات دسترسی داشته باشی اما آیا این اطلاعات مثل گفته های همکلاسی من مستند هستند؟


دانش آموزان ما چقدر با مطالعه غیردرسی مانوس هستند، آیا بااین نسل تک بعدی که فقط چند کتاب درسی را درذهنشان قالب کرده ایم وبعدازجلسه امتحان ، همه را فراموش خواهند کرد ، میخواهیم جامعه ای آگاه ومتعالی بسازیم؟


تنها راه رهایی ازجهالت ، مطالعه بود و هست