کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

هرروزیک نکته بیاموزیم
کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

هرروزیک نکته بیاموزیم

کتاب"50 روش ساده برای علاقمند کردن فرزند به مطالعه"



عنوان: 50روش ساده برای علاقمند کردن فرزند به مطالعه"

نویسنده کتی ای زاهلر

مترجم: سارا رئیسی

ازمجموعه کتابهای:کلیدهای آموزش کودکان ونوجوانان

ناشر:تهران صابرین،کتابهای دانه

چاپ یازدهم


معرفی کتاب

این کتاب در149 صفحه و4بخش تالیف گردیده است :

بخش اول:مطالعه راباهم تجربه کنید

-بخش دوم:مطالب خواندنی رادردسترس کودکان قراردهید

-بخش سوم :رفتاربچه هارااصلاح کنید

-بخش چهارم:رفتارخودراتغییردهید


درهربخش ابتدا عنوان مرتبط بخش آورده شده وسپس داخل کادر یک مثال عینی به تصویر کشیده می شود وبعدازآن مطالب شرح وبسط داده شده ودرپایان توصیه های عملی بصورت بندبند آورده می شود


آموزش عملی به کودکان جهت خواندن با همصدایی کردن ودرخانه مطالعه نمودن و الگوشدن عملی برای آموزشی موثر به فرزندان  ازهرطریق

مثل مطالعه بعنوان یک امر جدی در محیط خانواده توسط پدرومادرها وبخشی از زندگی روزمره

بخش دوم کتاب ازوالدین خواسته می شود که مطالب خواندنی رادردسترس کودک قراردهند مثل بروشور وکتاب ومجله وراهنما و...

دربخش سوم خواسته بااجبار کودکان رابه مطالعه وادارنکنیم که موجب دلزدگی آنان می شود ومثال کودکی که ازخواندن متنفراست ووقتی درفروشگاه همه تابلوها وراهنماهارا میخواند وآموزش می بیند که خواندن مستمر بوده وهمه جا امکانپذیر است

دربخش چهارم ازوالدین واولیای تربیتی خواسته می شود رفتارخودرا در برابر کودکان تصحیح نمایند و پیامهای منفی نفرستند مثل مادری که استرس دارد یاانتظار بیشتری از حد کودک خوددارد یا معلمی که به کودک القا می کند تونمی توانی


تحلیل کتاب

کتاب با طراحی جالب روی جلد یک عینک درکادر وکتبی با جلدهای رنگارنگ

سبک نوشتاری بسیار ساده وسهل با مثالهای عینی که به فهم مخاطب کمک میکند واورا پیش می برد، توصیه های بسیار عملی وواقع گرایانه برخلاف ما که بیشترازسعاراستفاده می کنیم تاارائه راهکارهای عملی


بعضی مثالها جالبند مثل تلویزیون که رقیب مطالعه نیست وجاهایی مکمل وهمیار آن است .محل مطالعه که به خوبی وتوام باآرامش  ونورکافی وراحت وبی سروصدا توصیف شده


نقطه ضعف کتاب:

ارجاعات  بخشها که به صفحات قبلی ارجاع میدهد وموجب سردرگمی خواننده می شود


درکل این کتاب کم حجم می تواند بعنوان یک راهنمای آموزشی دراختیار والدینی قرارگیرد که به رشد آگاهیها وافزایش سطح مطالعاتی کودکانشان اهمیت می دهند وواقعا کتابهای این مجموعه ارزش وقت گذاشتن وخواندن رادارند

ازهمکار عزیزم بابت معرفی کتاب سپاسگزارم وازبابت تاخیر ازهمه اعضای حلقه عذرخواهی میکنم

کتاب پر




عنوان کتاب:پر

نویسنده :شارلوت مری ماتیسن

ترجمه میمنت دانا

ازانتشارات نگاه


خلاصه داستان:سرگذشت مردی بنام راجر دالتون ،کارمنداداره بیمه

درپی مرگ مشکوک یکی از مشتریان ،جهت تعیین صحت وسقم قضییه بعنوان بازرس به منزل او مراجعت نموده وبابیوه 19 ساله او بنام ماویس مواجه می شود وزیبایی وتنهایی وسرخوردگیهای عاطفی زن   باعث دلباختگی مرد به زن جوان شده ، وعلیرغم داشتن زن وفرزند 16 ساله ای باز ن مذکور، زندگینامه مخفیانه ای رابااوآغاز میکند


صدای زن که بزعم خودراوی موجب  رغبت وشیفتگی مرد شده،باعث می شود اورا به خوانندگی وآموزش لازمه تشویق کند،بامقاومتهای زن به جهت پیشگویی یک زن مجار ، مواجه می شود، مرد زن را تحت فشار قرارداده واوبه جهت دلبستگی عاطفی به خواسته راجر تن میدهد


هزینه آموزش خوانندگی نزد استاد هم مستلزم هزینه است ومرد کارمند توانایی پرداختش راندارد، مراجعه اوبه برادرانش هم بیفایده است ودرنهایت ازراهی غیر متعارف ، اختلاس ازاداره ودزدی ریال تامین اعتبارشده وماویس بمدت سه سال برای آموزش راهی دوراروپا می شود


مرد دستگیر ومحکوم به سه سال حبس می شود ودرنهایت باآزادی وفروش داستانش دوباره با ماویس که اکنون خواننده سرشناس است دیدار میکند ، ودیدارهای ده روزه اوراازفکررفتن به مستعمرات بازمیدارد، مرد به جهت حفظ آبرو وعدم امکان ازدواج با معشوقش خودکشی میکند


ماجرای اصلی توسط دوست نویسنده اش به خواننده زن اطلاع داده می شود وحسرت وغصه دوست نویسنده و خانم خواننده

درپایان خبرمرگ زن کارمند بانک راجردالتون  بعلت سکته درروزنامه


تحلیل بنده:

عنوان کتاب " پر" نماد سبکی و لطافت و پاکی و خیال انگیز و ناپایدار یست

داستان با تمی مهیج پیش رفته وتمام صحنه هایش پراز احساس واشک وآه وبیان عواطف راوی ومعشوقش می باشد وبیان صحنه های صمیمی بین آن دو


انتقاداز مذهب کاتولیک که اجازه طلاق حتی درروابط بدون احساس هم داده نمی شود وشاید این لجام گسیختگی نهاد خانواده درحال حاضر درپاسخ به سختگیری آن روزهاست

احساس گناه مرد ازخیانت به همسرش باتوجیهاتی که حتی برای خودش هم قابل قبول نیست


تنهایی آدمهایی که به جبرروزگار کنارهم بعنوان زن وشوهر نمایش داده می شوند

واین تنهایی به شکل گیری روابط نامشروع ونامتعارف می انجامد


کاملا مشخص است که نویسنده یک زن بوده که تمام کتاب پراست از لحظات احساسی که خواسته پاک وعرفانی جلوه دهد، چرا که دردنیای نویسندگی مردانه ، تمام وجود یک مرد صرف احساس صرف نمی شود


بهرحال داستانیست عامه پسندازنوع داستانهای قرن 19 انگلیسی که بن مایه اش عشقی ممنوع است مثل آثارخواهران برونته چون جین ایر، بلندیهای بادگیر یا آثار جین اوستین


درکل کتابی نیست که چیزی برای آموختن داشته باشد

کتابهای زندانی

بررسی کتاب :روزی که می خواستند کتاب رادستگیر کنند

نوشته نت هنتاف

ترجمه کمال بهروز نیا

ناشر:درسا

خلاصه کتاب:

 مکان داستان دبیرستان جرج ماسون  دریک  ایالت آمریکا ست که مدیر مدرسه آقای مور بنابه درخواست بعضی ازدانش آموزان سیاهپوست قصد حذف کتاب هکلبری فین راازکتابخانه مدرسه دارد که با مخالفت کتابدار جدید الاستخدام خانم فیتز جرالد ، معلم مدرسه خانم نورا بینز وسردبیر روزنامه مدرسه بارنی  مواجه می شود

کتابدار قبلی خانم سالترز که به تازگی  کتابخانه مدرسه را ترک ودرجای دیگری مشغول بکارگردیده است معتقد است آقای مور بسیاری ازکتابهارا بنابه شکایت والدین  وبه بهانه محتوای نامناسب حذف وبعبارتی دستگیر وزندانی کرده است 

ووقتی خواسته کتابهای چارلز دیکنز را حذف کند با مخالفت خانم سالترز که همیشه همراهش بوده ، مواجه گردیده ، کتابدار بانقل بخشهایی ازانجیل ،آن را هم به نظر مسترمور نامناسب  دانسته وقصد افشای  دیکتاتوری حذف کتاب رادارد  که بالاخره مدیر حاضر به قبول شرایط کتابدار میشود واما چندی بعد باتوصیه نامه اش خانم کتابدار را به جای دیگری برای فعالیت معرفی می نماید که این به خواست خانم سالترز بوده

مسئله حذف کتاب هلکبری فین به تصمیم گیری کمیته مدرسه موکول میگردد که باوجود مصاحبه های تلویزیونی و ....بالاخره رای کمیته مبنی بر حذف کتاب از کتب کمک درسی ومطالعه آن منوط به اجازه نامه کتبی والدین دانش آموزان است

 تلاشهای بارنی سردبیر روزنامه وخانم نورابینز معلم و خانم کتابدار فیتز جرالد ناکام می می ماند


دربخشی ازکتاب ازمارک تواین چنین نقل می شود"بگذار حقیقتی رابگویم.وقتی کتاب فروش،کتابی ازمراطرد می کند ودرعین حال انجیل سانسورشده ای را دردسترس مردم قرار می دهد،به طوری که حتی دراختیار نوجوانان قرار می گیرد، از طنز وطعنه ناآگاهانه و عمیقی که دراین واقعیت است ،صمیمانه لذت می برم"


تحلیل بنده

دراین داستان که به عبارتی سانسور درهمه مقاطع وحتی درجامعه ای به اصطلاح آزاد درآمریکارابررسی میکند ،به اعلام نظرات گروههای مختلف درمقاطع سنی وشغلی وتحصیلی پرداخته می شود وروی این نکته تاکید مشخصی وجوددارد که آمریکا کشورآزادی اندیشه هاست وهمه رسانه ها و اندیشه ها آزادند

واین بحث که گاهی دموکراسی و اکثریت آراء باعث ایجاددیکتاتوری و محدودیت آزادی میگردد

همه آزاد اندیشان این داستان هم بطور کامل به آزادی اعتقادندارند مثل کتابدار سابق که قبلا درسانسور کتابها بامدیر همکاری میکند تازمانی که به کتاب ونویسنده مورد علاقه شخصی اش می رسد


واما هدف ازبحث درمورد این کتاب:

سالهابود که میخواستم این کتابراباعنوان جذابش بخوانم ووقت وتوفیق نبود وتا امروز

وقتی کتاب راخواندم ونقش فعال کتابدار جدید الاستخدام رادیدم ونقش منفعل وبسیار ...خودم وکتابدارانمان را که چندسال پیش ،زمان مدیریت قبلی نهاد ، لیستی ازکتب وجین را دادندوبدون هیچ اعتراضی وپرسشی ، همه لیست وکتابهاراحذف وکادوپیچ تقدیم مقامات بالایی دادیم ،

کتبی که صرفا بخاطر نام نویسنده واعلام نظردرمقطع زمانی خاصی حذف گردیدند وحال آن که ما مدرسه نبودیم وکتابخانه عمومی بودیم وبه اصطلاح"دموکراسی ترین جای جهان" چنان مغلوب مصلحت اندیشی عده ای بااعمال سلیقه شخصی درنهاد گردیدیم که حتی زحمت فکرکردن واعتراض هم نکشیدیم.ومثل همیشه حقیقت راقربانی مصلحت خویش نمودیم


ناراضی بودیم



روزگاری ناراضی بودم ازاینکه اعضا ومردم بیشتر به سمت مطالعه مجله ونشریات میرن که اطلاعات بسیار مختصر وسطحی روارائه میدن البته مجلات غیر تخصصی وعمومی


اما حالا باخیل عظیم شبکه های اجتماعی که نه تنها اطلاعات سطحی که اطلاعات غلط هم میدن وباچه سرعتی دارن منتشر میشن وچه کسایی باچه اهدافی وچه چیزی رو نشانه گرفتن مثلا همین  پوشش وحجاب


ایکاش نسل آینده ما اینگونه سطحی نگر نباشه ....