کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

هرروزیک نکته بیاموزیم

کتابخانه عمومی ن والقلم شاهین دژ

هرروزیک نکته بیاموزیم

معرفی کتاب "کافه پیانو"



عنوان:کافه پیانو

نوشته فرهاد جعفری 

نشر چشمه:1386

تقدیر شده درجایزه ی ادبی اصفهان

برگزیده نظر سنجی روزنامه اعتماد ازمنتقدان به عنوان بهترین رمان سال 1386


فرهاد جعفری متولد 8شهریور 1344 درمشهد نویسنده وروزنامه نگار

کاندیدای مجلس شورای اسلامی  دردوره پنجم که ناکام ماند .باطرفداری از محمود احمدی نژاد ازمحبوبیتش کاسته شد

سردبیر مجله یک هفتم  که توقیف گردید


درمورد کتاب:

کافه پیانو .چندروز پیش یکی از اعضای حلقه کتاب رابرای مطالعه این دوره معرفی کرد خانم بیگی  بابت معرفی ممنونم کتابی که ارزش خواندن داشت وبه چاپ بیست وچهارم رسیده بود کتابی که همزمان با بی وتن امیر خانی بعنوان رمان جدید سال 86 پرسروصدا بود


کتاب "کافه پیانو" 266 صفحه دارد و لوکیشن آن  کافه ای درشهر مشهد درروزهای سرد زمستان است .راوی  در هر حکایت به معرفی مشتریان کافه پرداخته وبازبانی ژورنالیستی به بیان وقایع روزمره می پردازد

نویسنده دختری  7ساله بنام گل گیسو دارد که درتمام طول کتاب همراه است وهمسری بنام پری سیما جوادی 

دراین کتاب به بیان عقاید مختلف مشتریان هم پرداخته یکی چون علی فارغ التحصیل رشته شیمی ومذهبی ویکی  دیگر فرزند سرمایه داری که چندین  سال مقیم آمریکا بوده واز افسردگی رنج می برد و خیلی های دیگر

زبان کتاب بسیار صریح وبی پروا به بیان احساسات وعواطف خود نویسنده درمواجهه با شرایط مختلف پرداخته .بعضی جاها یاد مصطفی مستور هم درسبکش تداعی می شود

احساسات لطیف وانسان دوستانه نویسنده فارغ ازخودنمایی  بابیان مشکلات ومعضلات اجتماعی  و روابط خود با دیگران وخانواده اش  درکل کتاب مشهود است

می توان گفت یک نوع یادداشت نویسی گزارش مانند از زندگی و محیط اطراف نویسنده می بیند


دریک صحنه نویسنده احساساتی شده وپدرش رابغل می کند ومی گوید" واقعش،توی همه ی آن مدتی که گرفته بودمش توی بغلم ،دلم می خواست بهش بگویم بااین که بیشتر عمرم راباهش جنگیده ام وبابتش هم اصلا پشیمان نیستم واگر دوباره شروع کند به جای من فکر کردن وبه جای من تصمیم گرفتن .دوباره شمشیرم را می کشم وبی رحمانه می افتم به جانش ،اما خیلی دوستش دارم .خیلی"


عشقی پدر وفرزندی که با وجود احترام به حریم استقلال فرزند در رابطه اش با گل گیسو هم نمود دارد


زبان نویسنده تلفیقی از زبان محاوره وادبی است که نه محاوره ای شده ونه ادبی!

 درکل تصویر روزمرگیهای زندگی نویسنده بود ودنبال هدف خاصی نبود



دریادداشت پایانی کتاب درمورد دو علت نوشتن کتاب  که 1-درپاسخ به سئوال دخترش "بابایی توچه کاره ای؟  و2- استفاده از واقعیتهای پیرامونش درباره شخصیتها واسامیشان که زمانی دروبلاگش باعنوان"پیکسل هایی ازواقعیت دردنیای مجازی " می نوشته " آمده"من قهوه خانه ای ندارم وهرگز قهوه چی نبوده ام ! با آن که دوست داشتم باشم"



گزیده کتاب



گزیده ای ازصفحه آغازین تاریخ وزین وارزشمند بیهقی  نوشته ابوالفضل بیهقی  دبیر روزگار  غزنوی


"وقضای ایزد ،عزوجل ،چنان رود که وی خواهد وگوید وفرماید نه چنانکه مراد آدمی  درآن باشد که به فرمان وی است، سبحانه وتعالی،گردش اقدار وحکم اوراست درراندن منحت ومحنت ونمودن انواع کامکاری وقدرت  ودرهرچه کند عدل است وملک روی زمین از فضل وی رسد ازاین بدان واز آن بدین  الی ان یرث الله الارض ومن علیها وهو خیرالوارثین ."