چرا کتاب نمی خوانیم

مقاله ای درباب اینکه چرا کتاب نمی خوانیم ؟ وحتی باوجود تبلیغات گسترده رسانه ای ما کتابخوان نمی شویم؟

تفریحی سالم که دراروپا مانند نوشیدن قهوه عادی می نماید درکشورما مختص قشرفرهیخته شده است

"جامعه ما به کتابخوانی  تفریحی هم علاقه ای بیش ازکتابخوانی اجباری که اغلب ازآن گریزانیم ندارد"(کلیلک کنید)

مجموعه کتب سیره عملی اهل بیت

مردی به محضر اما علیه السلام شرفیاب شد وگفت:

مرابه شناختن پروردگار راهنمایی کن که اهل جدل بامن زیاد مجادله می کنند!

امام علیه السلام فرمود:آیاتابه حال سوارکشتی شده ای؟ گفت: آری،فرمود آیااتفاق افتاده که یک قسمت کشتی بشکند ودرآنجافریادرسی نداشته باشید؟

گفت:چنین اتفاقی افتاده

فرمود: درآن حال دل  توبه کجا متوجه بودآیابازهم نقطه امیدی داشتی که کسی ترانجات دهد؟گفت :آری

فرمود:همان خداست

حکایت بالا گزیده ای از کتاب سیره عملی اهل بیت :حضرت امام جعفر صادق :نوشته کاظم ارفع می باشد نویسنده ، پژوهشکر علوم دینی که مجموعه کتب عملی اهلبیت علیه السلام را در14 مجلد تالیف نموده وتوسط انتشارات فیض کاشانی منتشرشده است

مجموعه حکایات عملی ازرزندگی14 معصوم بازبانی ساده وهمه فهم جهت آشنایی با روش عملی این بزرگان درهمه ابعاد زندگی

ابتدای این مجموعه به معرفی معصوم پرداخته  و حکایاتی را اززبان اصحاب ویاران روایت نموده است مناسب گروه سنی نوجوانان می باشد.

مروارید ازجان اشتاین بک

عنوان کتاب:مروارید

نویسنده:جان اشتاین بک

ناشر:فرهنگ معاصر

قطع پالتویی

رده سنی :نوجوانان

درباره نویسنده:جان اشتاین بک در1902 در کالیفرنیا به دنیا آمد، مادرش آموزگار وپدر خزانه دار بود،به دانشگاه استانفورد رفت ولی نیمه کاره رهایش کرد به نیویورک رفت ودوسال  خبرنگاری ، وبعد به کالیفرنیا بازگشت وکارگری

شغلهای زیادی راچون سایر نویسندگان رمانهای اجتماعی موفق تجربه کرد ازخبرنگاری وکارگری وداروخانه ونگهبانی خانه

اولین اثرش جام زرین در1929 چاپ شد

باخوشه های خشم جایزه پولیتزر رابرد

در1962 نوبل را ، نگاه انسان دوستانه وتصویر رنج وغم بشری 

موفق ترین آثارش:خوشه های خشم وموش ها وآدم هاست

درجنگ ویتنام هم حضور داشت

اکثرآثارش به فارسی ترجمه شده اند

درسال 1968 به سبب عارضه قلبی درگذشت

خلاصه کتاب:

کتاب مروارید یا مروارید سیاه داستان سرخپوستی را روایت میکند بنام کینو با همسرش خووانا وتنها پسرش کایوتیتو

داستان ازصبح روزی در کپر ها آغاز می شود با تشریح افکار کینو واطرافش، که لحظه ای عقرب پسرش رانیش می زند وتقلای اوبرای جان فرزندش وبه توصیه همسرش سراغ دکتر شهر می روند وبا ترشرویی دربان که اوهم سرخپوست است مواجه می شوند

مردمانی فقیر بالباسهایی پاره ومندس 

درمانده به بازگشت به کپرها اقدام میکنند ازراه رودخانه ودر لحظه ای افسانه مانند کینو مرواردیدی درشت وسیاه راصید میکند

آوازه مروارید درشت وسیاه به شهر هم میرسد وهمه درطمع تصاحب آن هستند

دکتر بربالین پسر حاضر شده وباترفندی بچه رابیمار جلوه میدهد وتقاضای امانت مروارید را دارد، کشیش به قصد بخشش مروارید وصرافان وطلافروشان دراقدامی هماهنگ قصد خرید بسیارپایین تراز قیمت واقعیش رادارند

کینو می خواهد بافروش مروارید پسرش رابه مدرسه بفرستد تا نادانسته های قومش را به آنان یاددهد واز استثمار سفید پوستها رهایی یابد ، ارزوهایی دور وشیرین

هرشب دزدی درکپر حاضر می شود وشب آخر به دست کینو کشته می شود، اختلاف بین زن وشوهر به جهت برهم خوردن آرامش زندگیشان

بالاخره کینو تصمیم می گیرد مروارید را درپایتخت بفروشد وباهمسر وفرزندش مخفیانه راهی پایتخت می شوند وچند نفر درپی آنها

درگیری و کشته شدن آن چند نفر توسط کینو وکشته شدن فرزند کینو توسط آنان که کینورا مصمم به انداختن مروارید شیطانی درآب دریا میکند

تحلیل بنده:

جان اشتاین بک را باخوشه های خشم می شناسیم ، اثری بسیار ژرف وتلخ وواقعی

اکثرداستانهای نویسنده دررابطه بانابرابری ورنج وغم قهرمانهایش است ودر بیشترآنها هیچ گونه کورسوی امیدی هم دیده نمی شود

تصویر واقعیات عصر نویسنده درقالب داستانهایی که بزرگ نمایی می شود وتلخی ویاس را القا میکند

پیداکردن مرواریددراوج لحظات ناامیدی کینو مثل خیال وافسانه میماند که دستمایه کارنویسنده می شود تانابرابری وطمع وحسد وآلودگی جامعه را به تصویر بکشد

انسانهایی که رحم نمیکنند وفقط درفکر منافع خودهستند حتی کشیش 

کتاب  خوبی بود ودررده سنی نوجوانان قرارداده شده اما مناسب این سن نبوده وبیشتر به سلیقه بزرگسالان نزدیک است

ارزش یکبارخواندن راداشت وبه عنوان اثر ی کم اهمیت از سایر آثار اشتاین بک معرفی گردیده است

نثری ساده وروان باترجمه ای خوب از آقای حبیبی که مجموعه فرهنگ معاصر درباب آشنایی با نویسندگان بزرگ انتشارداده است که کشش خوبی جهت همراهی با مخاطب تا پایان داستان دارد

کیمیای محبت

عنوان کتاب:کیمیای :یادنامه مرحوم شیخ رجبعلی خیاط(نکوگویان)

تدوین:محمد محمدی ری شهری

ناشر:قم:موسسه فرهنگی دارالحدیث

درقطع پالتویی

خلاصه ومعرفی کتاب:

محمدی ری شهری درمقدمه کتاب درخصوص روش تهیه وتدوین ونگارش نوشته که فرزند شیخ گفت:"مراهیچ کس نمی شناسد وبعدازفوت مرا می شناسند"

واین کتاب مقدمه ای جهت آشنایی باشیخ رجبعلی خیاط می باشد که اورا اززبان معاصرین و مریدان وخانواده ودوستانش معرفی میکند

کتاب در 4بخش به زندگی شیخ اززبان دیگران پرداخته است:

شیخ رجبعلی خیاط در1262 هجری شمسی درتهران متولد گردیدودر 12 سالگی پدرش راکه کارگری ساده بودازدست دادواورا که خواهر وبرادر تنی نداشت تنها گذاشت

شیخ 5پسرو4 دختر داشت 

زندگی درخانه ای خشتی وساده که ارثیه پدربود با نهایت مناعت وصرفه جویی وبدون نیاز به کمک هیچ کس حتی فرزندانش

ایشان خیاطی را شغل خود انتخاب کرده ودرنهایت انصاف بامشتریان مدارا میکردند گرچه تحصیلات نداشتند اما درمجالس بسیاری ازبزرگان حضوریافته وخود مجالسی تشکیل میدادند مختص چندین آشنا ودرحضور غریبه ها در جمع صحبت نمیکردند

عرفان وتعبد درنهایت مقام وسادگی

روز 22ام شهریور 1340  دیده ازجهان فروبستند وبه دیدار معشوق ابدی وازلی لبیک گفتند

گزیده هایی ازکتاب:

دعای یستشیر بخوان:

آیت الله فهری نقل میکندکه: ازجناب شیخ شنیدم که فرمودند:"به بنده خدا عرض کردم:خدایا هرکسی بامحبوب خودش راز ونیازی دارد وتلذذی ،ماهم میخواهیم ازاین نعمت برخوردارباشیم چه دعایی بخوانیم؟

درعالم معنا به من گفتند:"دعای یستشیربخوان"

این بود که ایشان دعای یستشیر راباحال ونشاط مخصوصی می خواندند"

برای صفای باطن

جناب شیخ تلاوت صبحگاهی سوره "صافات" وتلاوت شبانگاهی سوره "حشر"رابرای دست یافتن به صفای باطن مفید می دانست

یکی ازارادتمندان شیخ می گوید که به من فرمودند:سوره حشرراهرشب بخوانم وعقیده داشتند که اسم اعظم الهی در آخر این سوره مبارکه می باشد

درخصوص عنوان کتاب:

درفصل سوم آمده :محبت کیمیای خودسازی وسازندگی است واززبان شیخ نقل شده که:"زمانی دنبال علم کیمیابودم ،مدتی ریاضت کشیدم تابه بن بست رسیدم وچیزی دستگیرم نشد ،سپس درعالم معنا این آیه عنایت شد: "من کان یریدالعزه فلله العزه جمیعا"

عرض کردم :من علم کیمیا می خواستم

عنایت شد:علم کیمیارابرای عزت می خواهند وحقیقت عزت دراین آیه است ،خیالم راحت شد، حقیقت کیمیا تحصیل خود خداست

تحلیل بنده:

کتاب حاضر درباره زندگی ، تعبد، ایثار، اخلاق ، منش ، سیاست وتقریبا همه زوایای زندگی شیخ رجبعلی خیاط است

کتاب سرگذشتنامه ای است به روایت ونقل ازدیگران درواقع نویسنده تدوین گر روایات بوده ونظر خودرا کمتر دخیل نموده است

کتابی که می توانست بهتر وجذابترازاین به معرفی شیخ بپردازد

کثرت روایات باعث دلزدگی و خستگی خواننده می شود وآن شناخت لازمه را به مخاطب انتقال نمی دهد

گاهی مطالبی بیان می شود که خارج ازحوصله خواننده نوجوان است

درکل جهت آشنایی با این بزرگوار ، روش نگارش خوبی پیش نگرفته شده است .

بخشودگی جرایم دیرکردی

اطلاعیه

به اطلاع می رساند بمناسبت بزرگداشت هفته وحدت، جریمه اعضایی که تاتاریخ 10 دیماه، نسبت به بازگرداندن منابع امانتی اقدام نمایند، بخشیده خواهد شد.به دوستان وآشنایان خود هم اطلاع رسانی نمایید.