جسدی درکتابخانه

کتابی درقطع پالتویی نوشته آگاتا کریستی

ترحمه مجتبی عبدالله نژاد

آگاتا مری کلاریسا میلر مشهور به آگاتاکریستی، متولد 1890 درانگلستان، نویسنده رمان های عاشقانه ورمانتیک که بیشتر شهرت اوبه خاطر نوشتن رمانهای جنایی بوده وعنوان " ملکه جنایت "راگرفته است

وبه نقل ازویکی پدیا بعدازشکسپیردومین نویسنده ای است که کتابهایش بابیشترین تیراژ وفروش وبه 103 زبان زنده دنیا ترجمه شده اند

بیشتر کتابهایش بصورت فیلم درآمده اند

خلاصه داستان:

زن جوانی صبح زود باصدای خدمتکارکه جسد زن جوانی را درکتابخانه یافته بیدار می شود، ماجرا ازآن جا شکل می گیرد که زن ناشناس است وهیچیک ازاهل خانه اورا نمی شناسند

طی بازپرسیها وشناسایی دخترخاله مقتول بنام جوزی، جسد بنام روبی کین شناخته می شود

رقاصه یک هتل

 که  آقای جفرسون ثروتمند- که طی حادثه هوایی دختر وپسرش راازدست داده وحالا با عروس ودامادش زندگی میکند ،-به اوعلاقمندشده وقصدداشته اورابه فرزندخواندگی قبول کندوثروتی قابل توجه را بنامش کند

به لحاظ مالی اتهامات متوجه عروس وداماد آقای جفرسون هست

وچندین مظنون دیگرهرکدام با انگیزه ای

خانم خانه بارتلز که جسد درکتابخنه آنها یافت شده از خانم مارپل پیرزنی باهوش و خاص کمک می گیرد

بازجویی ها صورت گرفته وحقایق با تیزبینی خانم مارپل آشکارمیگردد

مقتول خانه بارتلز، دختر بچه ای مدرسه ایست که باعنوان تست بازیگری، به دام داماد آقای گسکل افتاده وبا همدستی جوزی  به عمد جسدروبی خوانده می شود ودرحالیکه جسد روبی در اتومبیلی سوخته کشف میگردد 

آقای گسکل داماد نقشه پیچیده قتل راکشیده وجوزی همکاری کرده است

نقاط ضعف:

داستان بسیار کند پیش رفته وبغیرازفصل اول وآخر هیجان خاص داستانهای جنایی ومعمایی راندارد.

طرح جلد کتاب انگار ربطی به داستان ندارد وفقط براساس عنوان طراحی شده است

داستان بسیار کشدار وخسته کننده بود

شخصیتها زیاد بوده وبه نوعی خواننده گیج می شد

نقاط قوت:

داستان خوب  شروع شده وخوب تمام می شود 

تحلیل بنده:

عنوان کتاب طوری تداعی کرد که انگار جسددرکتابخانه عمومی است وبا خواندن فصل اول این ابهام حل شده وبعبارتی برای بنده دیگررغبتی برای ادامه مطالعه نداشت

داستان درقرن 19 انگلستان روایت می شود که انگلیسیها سخت پایبند رسوم وآداب اشرافی خود هستند وبساری ازمفاهیم برای خواننده امروز قابل درک نیست

وفسادهای مالی واخلاقی وخیانت هایی که درپس زمینه داستان شکل گرفته استو امابااین وجود حتی درحال حاضر هم انگلستان  وفرانسه ریشه های اخلاقی قویتری نسبت به آمریکایی ها دارند

امروزه داستانها وسریالهای گوناگونی درکشورهای خارجی  درزمینه شغلها می سازند که اگرچه تخیلی ولی تاحدودی شغل رامعرفی میکند

مثل سریال کتابداران درآمریکا یا فیلم مومیائی که قهرمان اصلی آن یک کتابداراست  واین گونه  کارها باعث می شود که جایگاه کتابدار تاحدودی شناخته شود (اگرچه بیشتر ماجراها تخیلی اند)

درکل کتابی بود که ارزش یک بارخواندن داشت و جذابیتی برای بازگشت و مرور دوباره  ومعرفی به مخاطب ندارد

همیشه کتابها برایم جذابتراز فیلمهابوده اند  مثل دزیره-اسکارلت - جین ایر و....ولی دراین مورد کاملا برعکس فکرمیکنم